غیبت امام زمان علیه السلام (قسمت چهارم)

نایبان عام حضرت (مراجع تقلید)
تفاوت های نواب عام و خاص در جلسات قبلی مطرح شد. در اینجا توضیحات بیشتری در رابطه با نواب عام و یا مراجع تقلید را بیان می کنیم. در کتاب وسائل‏الشیعة ج: 27 ص: 131 – ح 33401 حدیثی آمده است که در آن شرایط مراجع را بیان کرده اند. این حدیث از احتجاج طبرسی از امام عسکری علیه السلام از قول امام صادق علیه السلام نقل شده است. فردی از امام صادق علیه السلام پرسید: چه فرقی بین یهودیان و مسلمانان است؟ یهودیان پیرو کتاب موسی و علمای خود بودند، شیعیان هم همینطورند.
حضرت می فرمایند شباهت در تقلید همین است، اما تفاوت این است که یهودیان یقین داشتند که علمای یهودی دروغ می گویند و حرف حضرت موسی علیه السلام را نمی زنند و آن را هرگونه که می خواهند تغییر می دهند، اما علمای شیعه راستگویند و لذا شیعیان در تقلیدشان خطایی صورت نمی دهند، امام در ادامه می فرمایند:
فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا بَعْضَ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا کُلَّهُمْ فَإِنَّ مَنْ رَکِبَ مِنَ الْقَبَائِحِ وَ الْفَوَاحِشِ مَرَاکِبَ عُلَمَاءِ الْعَامَّةِ فَلَا تَقْبَلُوا مِنْهُمْ عَنَّا شَیْئاً
آن کسانی که از فقهای شیعه هستند، مواظب نفس خود هستند. وجه همت آنها حفظ دین است و نه چیز های دیگر. بدنبال جاه و مقام نیستند. با هوای نفس مخالفت می کنند. مطیع امر امام حی و ائمه دیگر هستند. اگر این چهار خصوصیت در کسی جمع شد، بر عامه مردم که فقیه نیستند واجب است که از او تقلید کنند. این خصوصیاتی که گفتیم بجز در برخی از فقهای شیعه جمع نیست. نه اینکه در همه ی فقهایی که خود را مرجع می دانند. آن عالم و فقیهی که در علوم دین و فقاهت خود به دنبال خطا های عالمان سنی است را نپذیرید. احادیثی را هم که از ما گفت نپذیرید. (یعنی خالصاً باید شیعی باشند.)
برای اثبات وجود نواب عام از آیه 18 در سوره سبا کمک می گیریم. در این آیه خداوند متعال می فرمایند:
وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیهَا لَیَالِیَ وَأَیَّامًا آمِنِینَ
ترجمه آیه: و میان آنها و شهرهایى که در آن ها برکت نهادیم ، آبادى هاى به هم پیوسته و نمایان قرار دادیم، و سیر و سفر را در [میان] آنان متناسب و به اندازه مقرّر داشتیم، [و گفتیم] شب ها و روزها با امنیت در آنها مسافرت کنید.
اگر در معنی آیه تفکر کنیم، می یابیم که: خداوند می فرمایند: «ما قرار دادیم (خدا) بین این گروه (هُم) و گروه 2 (قری مبارکه) گروه 3 (قری ظاهره) را. و تقدیر کردیم در بین این مسیر بین گروه یک و دو حرکت کنید، شب بروید و روز بروید در امن و امان هستید. برای روشن شدن هریک از این گروه ها، به مطالعه در روایات ذیل این آیه می پردازیم:

وسائل‏الشیعة ج: 27 صفحه: 152 ‏حدیث 33462:
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لِلْحَسَنِ الْبَصْرِیِّ نَحْنُ الْقُرَى الَّتِی بَارَکَ اللَّهُ فِیهَا وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَنْ أَقَرَّ بِفَضْلِنَا حَیْثُ أَمَرَهُمُ اللَّهُ أَنْ یَأْتُونَا فَقَالَ وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بارَکْنا فِیها ظاهِرَةً وَ الْقُرَى الظَّاهِرَةُ الرُّسُلُ وَ النَّقَلَةُ عَنَّا إِلَى شِیعَتِنَا وَ (فُقَهَاءُ) شِیعَتِنَا إِلَى شِیعَتِنَا وَ قَوْلُهُ تعالی: «وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْر» َ فَالسَّیْرُ مَثَلٌ لِلْعِلْمِ یَسِیرُ بِهِ لَیَالِیَ وَ أَیَّاماً مَثَلًا لِمَا یَسِیرُ بِهِ مِنَ الْعِلْمِ فِی اللَّیَالِی وَ الْأَیَّامِ عَنَّا إِلَیْهِمْ فِی الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَرَائِضِ آمِنِینَ فِیهَا إِذَا أَخَذُوا (عَنْ مَعْدِنِهَا)
از امام باقر ع در حدیثی به حسن بصری (که صوفی مسلک بوده) فرمودند: آن قرای مبارکه ما آل محمد صل الله علیه و آله هستیم، و این آیه خطاب به کسانی است که اقرار دارند به فضیلت ما و در این آیه امر کرده که بیایند پیش ما و گفته است: قراردادیم بین آنها و بین آن قریه هایی که مبارک داشتیم، قری ظاهره را. و آن قری ظاهره، فرستادگان و راویان روایات معصومین برای شیعیان ما هستند و فقیهانی که از شیعیان ما هستند و برای شیعیان ما علوم را بیان (نقل) می کنند. و فرموده خداوند: طی کنید این مسیر را، آن طی کردن مسیر، طلب علم است در شب و روز. علم چیزی است که شما می توانید شبانه روز به دنبال آن باشید. از حلال و حرام و واجبات دین و شیعیان ما اگر علوم را از مخزنش (که اهل بیت هستند) بگیرند، در امن هستند.
در روایت دیگری در کتاب وسائل‏الشیعة جلد: 27 صفحه: 152 ‏حدیث 33463 و همچنین در کتاب شریف بحارالأنوار جلد: 51 صفحه: 344 باب 16، این حدیث آمده است:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ صَالِحٍ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ کَتَبْتُ إِلَى صَاحِبِ الزَّمَانِ ع إِنَّ أَهْلَ بَیْتِی یُقَرِّعُونِی بِالْحَدِیثِ الَّذِی رُوِیَ عَنْ آبَائِکَ ع أَنَّهُمْ قَالُوا خُدَّامُنَا وَ قُوَّامُنَا شِرَارُ خَلْقِ اللَّهِ فَکَتَبَ وَیْحَکُمْ مَا تَقْرَءُونَ مَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بارَکْنا فِیها قُرىً ظاهِرَةً فَنَحْنُ وَ اللَّهِ الْقُرَى الَّتِی بَارَکَ فِیهَا وَ أَنْتُمُ الْقُرَى الظَّاهِرَةُ آمِنِینَ‏
محمدبن صالح همدانی که از شیعیان صاحب الزمان بوده، می گوید من نامه ای نوشتم به صاحب الزمان: خانواده من که می دانند من از دوستاران شما هستم، حدیثی را برای من می گویند: خدمتگزاران و دوستان اهل بیت بدترین خلق خدایند. حضرت جواب کتبی دادند: وای بحال شما. نخواندید این آیه قرآن را؟ (آیه 18 آیه سبا) وجعلنا من بینهم.... که خداوند قرای ظاهره ای قرار داده بین مردم (هم: گروه1) و قرای مبارکه. به خدا سوگند که ما قرای مبارکه ما هستیم و شما (عالم دین) که ایمان آورده اید شیعه امیرالمومنین و خیر بندگان هستید، قرای ظاهره اید.
ممکن است کسی بگوید که از چرا برای اشاره به گروهی خداوند به شهر اشاره کرده است و آیا چنین سابقه ای قبلاً بوده و یا منحصر به این موضوع است؟ در داستان حسن بصری گفته بوده منظور از این آیه مبارک و قریه ظاهره مکه و مدینه است در بحارالأنوار ج: 24 ص: 235 ح 4 می خوانیم:
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ دَخَلَ الْحَسَنُ الْبَصْرِیُّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع فَقَالَ لَهُ یَا أَخَا أَهْلِ الْبَصْرَةِ بَلَغَنِی أَنَّکَ فَسَّرْتَ آیَةً مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَلَى غَیْرِ مَا أُنْزِلَتْ فَإِنْ کُنْتَ فَعَلْتَ فَقَدْ هَلَکْتَ وَ اسْتَهْلَکْتَ قَالَ وَ مَا هِیَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بارَکْنا فِیها قُرىً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ وَیْحَکَ کَیْفَ یَجْعَلُ اللَّهُ لِقَوْمٍ أَمَاناً وَ مَتَاعُهُمْ یُسْرَقُ بِمَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ رُبَّمَا أُخِذَ عَبْدٌ أَوْ قُتِلَ وَ فَاتَتْ نَفْسُهُ ثُمَّ مَکَثَ مَلِیّاً ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ قَالَ نَحْنُ الْقُرَى الَّتِی بَارَکَ اللَّهُ فِیهَا. قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَوْجَدْتَ [أَوْجِدْنِی‏] هَذَا فِی کِتَابِ اللَّهِ إِنَّ الْقُرَى رِجَالٌ؟ قَالَ نَعَمْ قَوْلُ اللَّهِ «وَ جَلَّ وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِیداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُکْراً» (طلاق 8) فَمَنِ الْعَاتِی عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْحِیطَانُ وَ الْبُیُوتُ أَمِ الرِّجَالُ؟ فَقَالَ الرِّجَالُ ثُمَّ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ زِدْنِی قَالَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی سُورَةِ یُوسُفَ عَلَیْهِ السَّلَامُ «وَ سْئَلِ الْقَرْیَةَ الَّتِی کُنَّا فِیها وَ الْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنا فِیها» (یوسف ع 82) لِمَنْ أَمَرُوهُ أَنْ یَسْأَلَ الْقَرْیَةَ وَ الْعِیرَ أَمِ الرِّجَالَ؟ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَأَخْبِرْنِی عَنِ الْقُرَى الظَّاهِرَةِ قَالَ هُمْ شِیعَتُنَا یَعْنِی الْعُلَمَاءَ مِنْهُمْ
از عبدلله بن سنان از امام صادق علیه السلام: روزی حسن بصری بر پدرم امام باقرعلیه السلام وارد شد. امام فرمودند ای برادر اهل بصره به من گفته اند که تو آیه ای را تفسیر کردی بغیر از آنچه خداوند گفته است. اگر این کار را کرده باشی، تو هلاک کردی دیگران را و خودت هم هلاک شدی، گفت کدام آیه جانم فدایت؟ امام گفتند این آیه -18 سبا- (او گفته بود که منظور از این قرای ظاهره و مبارکه، مکه و مدینه هستند) چگونه خداوند کسی را در امن قرار می دهد در حالی که در این مسیر(مکه و مدینه) می بینیم دزدی می شود و عده ای را می کشند. حضرت مکث می کنند و با دست به سینه خود اشاره می کنند و می گویند ما آن قری ظاهره هستیم که خدا به آن برکت داده. او می پرسد فدایتان شوم، آیا در جای دیگری هم در قرآن اشاره شده است که منظور از شهر مردم هستند؟ امام فرمودند بله: در سوره طلاق آیه 8: و چه بسیار [مردم] دیارى که از امر خدا و رسولانش سرپیچیدند (و کافر شدند) ما هم آنان را به حساب سخت مؤاخذه کردیم و به عذاب بسیار شدید معذّب ساختیم‏(عذاب نُکر). چه کسی از امر خدا سربر گرداند؟ خانه های شهر؟ حیوانات؟ و یا مردم؟ او می گوید مردم. فدایت شوم بیشتر بگو، امام فرمودند در سوره یوسف آیه82: (وقتی برادران حضرت یوسف پیش پدرشان می رسند و داستان گرفتار شدن بنیامین را نقل می کنند، می گویند:) اگر باور نداری از شهر مصر بپرس. اگرحضرت یعقوب می خواست بپرسد از در و دیوار شهر باید می پرسید؟ یا از حیوانات کاروان؟ ویا مردم شهر؟حسن بصری گفت از قری ظاهره بگو، امام فرمودند: فرمود آن شیعیان ما یعنی علمای آنها هستند.
ابو حنیفه که مدعی تفسیر قرآن و ریاست علمی بوده، تفسیری را از جانب خود کرده بود و بعد که به مشکل برخورد به امام صادق ع مراجعه کرد: ادامه ماجرا را از بحارالأنوار جلد 24 صفحه: 236 حدیث 5 دنبال می کنیم:
[المناقب لابن شهرآشوب‏] دَخَلَ أَبُو حَنِیفَةَ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَأَلَهُ ع عَنْ أَشْیَاءَ لَمْ یَعْرِفِ الْجَوَابَ عَنْهَا فَکَانَ فِیمَا سَأَلَهُ أَنْ قَالَ لَهُ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ أَیُّ مَوْضِعٍ هُوَ قَالَ هُوَ مَا بَیْنَ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ فَقَالَ ع نَشَدْتُکُمْ بِاللَّهِ هَلْ تَسِیرُونَ بَیْنَ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ لَا تَأْمَنُونَ عَلَى دِمَائِکُمْ مِنَ الْقَتْلِ وَ عَلَى أَمْوَالِکُمْ مِنَ السَّرَقِ ثُمَّ قَالَ وَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِهِ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً أَیُّ مَوْضِعٍ هُوَ قَالَ ذَاکَ بَیْتُ اللَّهِ الْحَرَامُ فَقَالَ نَشَدْتُکُمْ بِاللَّهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَیْرِ وَ سَعِیدَ بْنَ جُبَیْرٍ دَخَلَاهُ فَلَمْ یَأْمَنَا الْقَتْلَ قَالَ فَأَعْفِنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ تَسِیرُونَ بَیْنَ مَکَّةَ وَ الْمَدِینَةِ لَا تَأْمَنُونَ عَلَى دِمَائِکُمْ مِنَ الْقَتْلِ وَ عَلَى أَمْوَالِکُمْ مِنَ السَّرَقِ ثُمَّ قَالَ وَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِهِ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً أَیُّ مَوْضِعٍ هُوَ قَالَ ذَاکَ بَیْتُ اللَّهِ الْحَرَامُ فَقَالَ نَشَدْتُکُمْ بِاللَّهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَیْرِ وَ سَعِیدَ بْنَ جُبَیْرٍ دَخَلَاهُ فَلَمْ یَأْمَنَا الْقَتْلَ قَالَ فَأَعْفِنِی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
حضرت از او پرسیدند: این کجاست که خدا امر کرده شبانه روز در آن حرکت کنید ودر امان باشید؟ ابوحنیفه می گوید مکه و مدینه است. امام می گویند ای کسانی که می شنوید، آیا نشده که در بین مکه و مدینه حرکت کنید و از جان و مالتان در بیم نداشته باشید؟ امام پرسیدند: آن جایی که امن است (مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً) کجاست که در این آیه آمده؟ ابو حنیفه گفت بیت االه الحرام. امام فرمودند قسمتان می دهم، شما می دانید که این دو نفر(عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَیْرِ وَ سَعِیدَ بْنَ جُبَیْرٍ) وارد شدند به مسجد الحرام اما امان نماندند از کشته شدن؟ ابو حنیفه می گوید ای پسر رسول خدا مرا ببخش.
(توضیح: بعد از حکومت یزید عَبْدَ اللَّهِ بْنَ الزُّبَیْرِ ظاهراً قیام می کند و می آید منطقه ای را می گیرد و حکومت می کند، بعد او را می گیرند، او به مسجد الحرام می رود و او را در آنجا می گیرند و مثله می کنند.)
در روایت دیگری در بحارالأنوار جلد: 24 صفحه: 236 حدیث 6 این حدیث آمده است:
[الکافی‏] الْعِدَّةُ عَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَیْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ دَخَلَ قَتَادَةُ بْنُ دِعَامَةَ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ یَا قَتَادَةُ أَنْتَ فَقِیهُ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَقَالَ هَکَذَا یَزْعُمُونَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع بَلَغَنِی أَنَّکَ تُفَسِّرُ الْقُرْآنَ قَالَ لَهُ قَتَادَةُ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع بِعِلْمٍ تُفَسِّرُهُ أَمْ بِجَهْلٍ قَالَ لَا بِعِلْمٍ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَإِنْ کُنْتَ تُفَسِّرُهُ بِعِلْمٍ فَأَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَسْأَلُکَ قَالَ قَتَادَةُ سَلْ قَالَ أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی سَبَإٍ وَ قَدَّرْنا فِیهَا السَّیْرَ سِیرُوا فِیها لَیالِیَ وَ أَیَّاماً آمِنِینَ فَقَالَ قَتَادَةُ ذَلِکَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ بِزَادٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ کِرَاءٍ حَلَالٍ یُرِیدُ هَذَا الْبَیْتَ کَانَ آمِناً حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى أَهْلِهِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَیْحَکَ یَا قَتَادَةُ ذَلِکَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ بِزَادٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ کِرَاءٍ حَلَالٍ یَرُومُ هَذَا الْبَیْتَ عَارِفٌ بِحَقِّنَا یَهْوَانَا قَلْبُهُ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَ لَمْ یَعْنِ الْبَیْتَ فَیَقُولَ إِلَیْهِ فَنَحْنُ وَ اللَّهِ دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ ع الَّتِی مَنْ هَوَانَا قَلْبُهُ قُبِلَتْ حُجَّتُهُ وَ إِلَّا فَلَا یَا قَتَادَةُ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ کَانَ آمِناً قَالَ قَتَادَةُ لَا جَرَمَ وَ اللَّهِ وَ لَا فَسَّرْتُهَا إِلَّا هَکَذَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَیْحَکَ یَا قَتَادَةُ إِنَّمَا یَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِه تَعَالَى وَ جَعَلْنا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ الْقُرَى الَّتِی بارَکْنا فِیها قُرىً ظاهِرَةً فَنَحْنُ وَ اللَّهِ الْقُرَى الَّتِی بَارَکَ فِیهَا وَ أَنْتُمُ الْقُرَى الظَّاهِرَةُ
پس با استاد به این آیه و احادیث ذیل آن، می توانیم نتیجه بگیریم که بحث علمای دین و مراجع تقلید به صراحت در قرآن ذکر شده است و براستی که عامه شیعیانی که خود عالم دین نیستند، باید با خیال راحت و آسوده به این علما مراجعه کنند واز آنها علم را طلب کنند.

0 کامنت:

» نظر شما؟