نکته اول: اعتقاد به امامت در بین همه مسلمانان.
به اعتقاد همه مسلمانان از کتب اهل سنت روایت «من ماته و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» آمده البته سنی ها اینگونه نقل می کنند: «من مات و لا امام له مات میته الجاهلیه» و آنها هم این اعتقاد را دارند که باید امام هر زمان را شناخت. پس هیچ مسلمانی در نقل این حدیث شکی ندارد و در بخش های آینده در قسمت بررسی اعتقاد به امام زمان علیه السلام این موضوع را باز خواهیم کرد.
قرآن از همه کتب آسمانی دیگر اکمل است و تصدیق کننده سایر کتب است، همانگونه که می بینید از تورات و انجیل بعنوان کتب آسمانی نام برده می شود. قرآن خود را در سوره نحل آیه 89 اینگونه شرح می دهد:
وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَهمچنین در سوره نمل 75 آمده است که:
و{یاد کن}روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان بر آنان بر می انگیزیم ، و تو را {ای پیامبر اسلام} بر اینان گواه می آوریم، و این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی و هدایت و رحمت ومژده اى براى تسلیم شدگان{ به فرمان هاى خدا} است.
وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِی السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِی كِتَابٍ مُّبِینپس قرآنی که همه چیز را بیان می کند، مهدویت را بیان نمی کند؟ از طرفی پیامبر اکرم که در خصوص مهدویت بیاناتی فرموده اند، و ما اعتقاد داریم که علم ایشان از قرآن است، پس قرآن باید مطالبی در زمینه مهدویت داشته باشد.
هیچ پوشیده و پنهانی در آسمان و زمین وجود ندارد مگر آنکه در کتابی روشن { چون لوح محفوظ} است.
نکته دوم: قرآن نیاز به مبین دارد (کسی که توضیح دهد).
قرآن همیشه بیان تفضیلی ندارد. بلکه بسیاری از موارد موضوعات را اجمالی بیان کرده است. مثلاً لا اله الله. اگر کسی بپرسد الله چیست؟ ما سکوت می کنیم، چون قرآن توضیح نمی دهد که الله کیست. یا در الله اکبر، خدا را با چه مقایسه کرده ایم؟ مگر می شود خدا را با چیزی مقایسه کرد که بگوییم خدا برتر از اوست؟ پس باید این عبارت معنی دیگری داشته باشد.
به این اجمال می گوییم. در برخی موارد قرآن اشاره ای کرده و با خواندن این اشارات نمی توان به تمام واقعیت ها و جزئیاتی که در آیات گذشته پی برد.
مثلاً داستان عُزَیز را در سوره بقره می خوانیم. کسی آمد و فوت کرد و بعد زنده شد اما جزئیاتی برای آن بیان نشده است. ما شیعیان اعتقاد داریم که دلیل اجمالی بودن و فشرده بودن برخی مفاهیم آن به این علت است که مردم را مجبور کند تا به در خانه معلمان قرآن بروند. در سوره نحل 44 آمده:
بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَبنابراین قرآن یک کتاب خود آموز نیست که آن را برداشته و به خواندن آن بپردازیم و آن را بفهمیم. البته بهره هایی را می بریم، اما آیا «ما اراد الله» را هم می فهمیم؟ خیر اینگونه نیست. «حسبنا کتاب الله» که در صدر اسلام گفته شد کلام درستی نیست. چرا که خود قرآن می گوید ای پیامبر تو باید در کنار قرآن باشی. پس در زمان پیامبر ایشان مبین قرآن بودند. اما بعد از ایشان چه کسی این مسئولیت را بر عهده دارد؟ در آیه 164 سوره آل عمران می خوانیم:
{ همه پیامبران را} با دلایل روشن و كتاب هاى آسمانى {فرستادیم}، و قرآن را{ هم }به سوى تو نازل كردیم به خاطر اینكه براى مردم آنچه را كه براى {هدایتشان} به سویشان نازل شده بیان كنى و براى اینكه {در پیامبرى تو و آنچه را به حق نازل شده} بیندیشند.
لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ یقیناً خدا بر مؤمنان منّت نهاد كه در میان آنان پیامبرى از خودشان برانگیخت كه آیات او را بر آنان می خواند و {از آلودگى هاى فكرى و روحى} پاكشان می كند، و كتاب و حكمت به آنان می آموزد، و به راستى كه آنان پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند.همانطور که می بینید در خود قرآن آمده که پیامبر برای آموختن کتاب (قرآن) و حکمت آمدند. پس بعد از ایشان چه می شود؟ همه آیات قرآن که در زمان پیامبر توضیح داده نشده است؟ چه کسی مفسر قرآن خواهد بود؟ همین آیه ثابت می کند که باید کسی باشد تا این آیات را تفسیر کند. پس اوصیای پیامبر بعد از ایشان این مسئولیت را بر عهده دارند و توضیح دهنده آیات هستند. شیعه معتقد است که معلم قرآن امامان هستند و برای فهم قرآن باید به امامان مراجعه کرد.
نکته سوم: تفسیر نکته دوم.
خداوند در قرآن وعده هایی کرده و این وعده ها حق است چرا که «ان الله لا یخلف المیعاد» پس چرا برخی از این آیات اتفاق نیفتاده است؟ بعنوان مثال در سوره توبه آیه 33 می خوانیم:
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُوندر زبان عربی اگر «ال» در اول چیزی بیاید، یعنی همه.« ناس» یعنی مردم، «الناس» یعنی همه مردم. «دین» اسم جنس است، «الدین» یعنی همه ادیان. حال سوال اینجاست که آیا پیامبر اکرم بر همه دین ها چیره شد؟ حداکثر بر یهودیان و مسیحیان حجاز چیره شدند و نه بر تمام ادیان. این آیه در حقیقت وعده الهی است و این وعده محقق نشدو خداوند وعده خود را خلف نمی کند. پس اشاره به زمان ظهور دارد. روایات اهل سنت و شیعه ذیل این آیه فراوان است.
اوست كه پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشركان خوش نداشته باشند.
یک مثال دیگر در سوره انبیا آیه 105 آمده است:
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَتا کنون کدام صالحی وراثت زمین را گرفته؟ حتی در زمان خود پیامبر اسلام هم رخ نداده و در هیچ جای تاریخ نیامده که این اتفاق افتاده باشد. این مساله بجز در زمان حکومت امام عصر اتفاق نمی افتد. و این آیه هم وعده الهی است.
و همانا ما پس از تورات در زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به میراث می برند.
مثالی دیگر، در سوره نورآیه 55 می خوانیم:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونخدا وعده داده است. اما رخ نداده. اگر بخواهیم از این دست آیات را بیابیم، موارد زیادی یافت می شود.
خدا به كسانى از شما كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمین جانشین{دیگران} كند، همان گونه كه پیشینیان آنان را جانشین {دیگران} كرد، و قطعاً دینشان را كه براى آنان پسندیده به سودشان استوار و محكم نماید، و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت كند، {تا جایى كه} فقط مرا بپرستند {و} هیچ چیزى را شریك من نگیرند. و آنان كه پس از این نعمت هاى ویژه ناسپاسى ورزند {در حقیقت} فاسق اند.
نکته چهارم: تفاسیر اهل سنت از آیات قرآن به امام زمان (عج).
دانشمندان اهل سنت، راجع به مهدویت کتاب های زیاد نوشته اند. بعنوان مثال قندوزی حنفی متوفی 1298 ه ق رئیس سلسله ی نقشبندیه از عرفای اهل سنت ترکیه بوده است و الآن قبر او در ترکیه زیارت گاه اهل ست است. او بزرگترین دانشمند قرن 13 اهل سنت است و کتابی به نام ینابیع المودة دارد که در این کتاب 54 آیه از قرآن را که به امام مهدی علیه السلام مربوط است را با روایات ذیل آن که از رسول خدا رسیده ثبت کرده.
کتاب بعدی که هم بین شیعیان و هم اهل سنت بسیار معروف است عِقْدُ الدُّرَر سَلْمى شافعى است که خصوصیات حضرت را بسیار نقل کرده است.
کتاب بعدی المهدی فی القرآن نوشته آیت الله شیرازی (شیعه) است که از مدارک اهل سنت، متجاوز از 100 آیه را جمع آوری کرده اند که نشان می دهد اهل سنت نسبت به امام زمان اعتقاد دارند.
نکته پنجم: تفاسیر شیعیان از آیات قرآن به امام زمان (عج).
روایاتی که دانشمندان شیعی بیان کرده اند، چون از روایات ائمه هم استفاده کرده اند تعداد بیشتری از آیات را بیان کرده اند و این آیات را بیشتر از 300 آیه بیان کرده اند. کتاب معجم الامام المهدی در پنج جلد نوشته آقای علی کورانی (لبنانی ساکن قم)است. جلد پنجم درباره امام مهدی علیه السلام است و 264 آیه را با سند از کتب شیعی نقل کرده. برای مشاهده لیست تعدادی از این آیات این سایت را ببینید.
پس طی پنج نکته بالا ما ثابت کردیم که در قرآن آیاتی که مرتبط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است بیان شده است.